صدراصدرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

فرشته ما صدرا

سال نو مبارک

چیه تنبل ندید؟ کسی نبوده خرداد سال نو رو به شما تبریک بگه؟ خوب من میگم ههه خوب اینکه من الان سال نو رو تبریک گفتم بجز تنبلی دلیل دیگه هم داشت چون قول داده بودم اکثر رویدادها رو بنویسم حالا کم کم شروع میکنیم و سعی میکنیم غیبتمون رو موجه کنیم بعد از تولد دردونه ی مشکلی که ذهنمون رو درگیر کرده بود سفر بدون ماشین که امکان نداشت واقعا سخت بود رفتنش به کنار شمال و گشت و گذار بی وسیله یعنی هیچ یعنی استفاده از هوای آزاد در یک منطقه و مشکل ما با ی منطقه بودنش بود میخواستیم بریم و بگردیم پس با هر بدبختی بود ی لگن و خریدیم تا راحت باشیم رفتنا که خیلی خوش گذشت سه نفری جالبی سفرمون توی این بود که دردونه خواب بود و من ...
9 خرداد 1392

مروری برگذشته

ادامه مطالب سال 91 خداروشکر خیلی مشهد برف اومد کلی هم آدم برفی درست کردیم اسکی رفتیم و .......... عکسهاشون و نیافتم شاید بعدا دوباره آپ کنم این قسمته ولی حیفم اومد این آدم برفی رو نزارم دردونه مریض بود و از مهد خونه مامان جونش بود برف هم میبارید شدید بقول خودش (دف) و هوای آدم برفی درست کردن به سرش زده بود و چون سرما خورده بود امکانش نبود در این بین دایی جونش رفت برف آورد و کنار بخاری ی آدم برفی کوچیک درست کرد و خیالش راحت شد اینم مدرکش ...
9 خرداد 1392

صدرا و پس انداز

ببخشید که پرت و پلا مینویسم سفرنامه ها و عید نوروز و تولد من و روز مادر و ... به کنار همچین کنارم نه ها به مرور می زارم الان چون این عکسها دم دست هستن اینا رو مینویسم هههههههههههه از زمانی که با وبلاگ ساز نارنجی آشنا شدیم  و مدام برنامه هاشون و میخونیم خیلی تغییر تو زندگیمون ایجاد شده و از روزمرگی تقریبا خارج شدیم یکی از کارهایی که از ساز نارنجی عزیز یاد گرفتم همین پس انداز کردن داریم کم کم پسرکمون و با مقوله پس انداز و کتاب آشنا میکنیم هر روز مقداری پول بهش میدیم توی قلکش میندازه و 15 هر ماه میریم خرید کتاب باور ندارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پی نوشت: باید توضیح بدم که هرماه قلک و باز نمیکنیم و با پولش بریم کتاب بخریم چون ...
6 خرداد 1392

شما بگید. . .

واقعا شما پیشنهاد بدید اسم این پست و چی بزارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هوا داره کم کم رو به گرما میره الان نمیدونم جنوب چه خبره؟ ما بهمن که مشهد برف بود رفتیم هلاک شدیم الان دیگه واویلاااااااااااااا ی روز تعطیل که کولر هم خراب شده و طاقتمونم از گرما تموم شده میزنیم میریم جاهای ییلاقی مشهد شاندیز و ابرده و زشک وای چه هوایی مردمش زندگی میکنن ما چی درگیر زندگی ماشینی و کمبود وقت و ... دردونه در ابرده بریم ببینیم. . . . پسرک شیطون ما سعی میکنه ما رو بترسونه چون اون پایین ی رودخونه بزرگه ههههههه دردونه گرسنه و منتظر غذا اولین چیزی که نظرش و جلب میکنه همون منبع کلسیمه دوغغغغغغغغغغغغ   و غذا که میاد دردو...
5 خرداد 1392
1